عصفور

عصفور

به هرحال فکر می کنم فارغ از علاقه، هر انسانی به نوشتن و جایی برای نوشتن نیاز داشته باشد.
اینجا، برای من همان است.

*عصفور گنجشک است، همین قدر فراوان، همینقدر مفت، اما آیا همیشه هرچیز فراوانی بی‌ارزش است؟

آخرین مطالب

شعر می‌کشد، کمک نمی‌کند

شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۷، ۰۱:۵۶ ق.ظ

ازم پرسید تو توی اکثر موارد به جای عقل، با احساساتت تصمیم می‌گیری؟

تو اکثر اوقاتت رو تو خیالاتت می‌گذرونی؟
از خودآزاری خوشت میاد؟
تو حاضری درد بکشی چون فکر می‌کنی درد کشیدن خوبه؟
تو اکثر وقتت رو به غم و دلتنگی سر می‌کنی؟
ازم پرسید تو برای انجام خیلی از کارها جسور و جنگ‌طلب نیستی و روحیه‌ت شکننده است مگه نه؟
از زندگیت ناراضی‌ای چون واقعیت با اون چیزی که تو همه‌ش بهش فکر می‌کنی خیلی فرق داره مگه نه؟
نمی‌دونی از کاری که داری می‌کنی میخوای به چی برسی، درسته؟
و...
همین طور پرسید و پرسید تا جایی که یهو به خودم اومدم و دیدم که فقط ازم پرسیده:
"تو شاعری؟"


[دوست شاعری دارم با چشم‌های کشیده‌ی خراسانی، موی لخت و لبخندی خوش؛ اهل مشهد. او می‌گفت. و گفتم شاعر بودن همین حماقت است، نه شاعر بودن و چیزی در خور شعر نوشتن، که هیچ وقت نبوده‌ام شاید.]

[حقوقدان، یا حقوقدان شاعر یا شاعر بی‌حق و حقوق؟ انسان بودن را انتخاب می‌کنم، گوربابای شعر و حقوق:)]

[شعر از همیشه مهربان تر است

هیچ کس به شعر، شک نمی کند

با امید شعر زندگی نکن

شعر می کُشد، کمک نمی کند

حامد ابراهیم‌پور]



  • ۹۷/۰۶/۲۴
  • Osfur

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">