عصفور

عصفور

به هرحال فکر می کنم فارغ از علاقه، هر انسانی به نوشتن و جایی برای نوشتن نیاز داشته باشد.
اینجا، برای من همان است.

*عصفور گنجشک است، همین قدر فراوان، همینقدر مفت، اما آیا همیشه هرچیز فراوانی بی‌ارزش است؟

آخرین مطالب

دلم گرفته کسی نیست تا صداش کنم

سه شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۷، ۱۲:۳۱ ق.ظ
هفتاد روز از وقتی آخرین برگه امتحان ترمم را روی میز مراقب گذاشتم می گذرد، خسته بودم. برگشتم و وسایل اتاق را تنها به دوش کشیدم، اتاق را تمیز کردم و تحویل دادم. خسته بودم، حسابی. بیش از هروقت دیگری احساس غربت می کردم. یک موجود تنهای کوچک، گوشه یک کلونی بزرگ و درهم. کم حرف، پرفکر، سخت گیر. همیشه اینطور وقت ها خودم را یک موجود کندذهن تصور می کنم که اگر صداش کنی چندبار دور خودش می چرخد تا پیدات کند. خسته بودم و کسی صدام نمی کرد، کسی نبود که صدام کند؛ برای همین هم تکان نمی خوردم. لبه ی تختم نشسته بودم و به جز جز اتاق تمیز و منظم نگاه می کردم، گاهی از روی رسید تحویل وسایل به انبار، اسمم را زیر لب زمزمه می کردم و منتظر می ماندم کسی جواب دهد.
هفتاد روز گوشه ی این شهر بودم، بی آنکه لحظه ای حس قرابتی به آن داشته باشم. شب هاش دلم را فشرد و روزهاش بهترم کرد. هفتاد روز که انگار دور تند این دوسال گذشته بود با نمای بسته. خسته بودم راستش و فکر می کردم خسته ترین من زندگیم را تجریه می کنم. انتظار انگار به خستگی ضریب می دهد. دلخوشی به دلتنگی، دلتنگی هم باز به خستگی. خسته بودم واقعا.
هفتاد روز گذشت و فردا آخرین روز است.
حس شیرین و دردناک تغییر را در استخوانهام احساس می کنم و هر لحظه میترسم این حس لحظه ای بعد نباشد، یا وقتی گاهی می رود دیگر برنگردد.
امشب شب آخرین تابستان است برای من، پس از هفتاد روز عجیب. اشتباهات بزرگ و کوچک، تجربه های غریب. از خودم می پرسم این من خسته تر است یا آن من هفتاد روز پیش؟ قطعا حالا هم خسته ام. چیزهای زیادی هم به آن ضریب می دهند. کسی هم نیست تا صدام کند. ولی دلم خوش است، لااقل اینطور فکر می کنم. چیزی واضح نیست، تنها ستاره ای دور است، هوا هم اغلب ابری، ولی ستاره ای هست. خسته ام، ولی ستاره هست، پس...
حسرت این هفتاد روز را هم میگذارم سر این بیست سال و خورده ای، باقیش؟! دلم خوش است.

[تیتر، مطلع یک غزل است از محمدحسین نعمتی]
  • ۹۷/۰۶/۲۷
  • Osfur

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">