عصفور

عصفور

به هرحال فکر می کنم فارغ از علاقه، هر انسانی به نوشتن و جایی برای نوشتن نیاز داشته باشد.
اینجا، برای من همان است.

*عصفور گنجشک است، همین قدر فراوان، همینقدر مفت، اما آیا همیشه هرچیز فراوانی بی‌ارزش است؟

آخرین مطالب

فرهنگ فساد

سه شنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۷، ۰۷:۲۷ ب.ظ

یکی از عناصر زیربنایی فرهنگ ایران نظام فرهنگ ایلی است. در این نظام فرهنگی خانواده و خویشاوندی اهمیت زیادی دارد. رابطه ما با خانواده و فرزندانمان بسیار بیشتر از جوامع غربی است. این البته جنبه‌های مثبت و منفی دارد. ما برای بچه‌هایمان نه فکر به فکر آموزش هستیم بلکه می‌خواهیم رشته تحصیلی او را، شغل او را، همسر او را نیز خودمان انتخاب کنیم. ما می‌خواهیم برای آن‌ها خانه و زندگی تهیه کنیم و حتی بچه‌های آن‌ها (نوه‌ها) را نیز سروسامان بدهیم. از آن گذشته ما به دیگر اقوام خود نیز کمک می‌کنیم.اگر کسی فامیل ما باشد، به او بیشتر از غریبه رسیدگی می‌کنیم. همچنین اگر هم شهری و هم ولایتی باشد. بسیاری از خوانندگان می‌گویند خب بله و بعد شاید هم بگویند این کار درستی است. اما این نظام فرهنگی ایلی همین پیامدهای فساد و پارتی‌بازی و مشکلات عدیده دیگر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی که همه با آن روبرو هستند و جامعه را فلج کرده است را نیز در پی دارد. ما هم می‌خواهیم پیشرفت کنیم و هم به عوامل فرهنگی اصلی عقب‌افتادگی سخت پایبندیم. وقتی یک شخص یک پست و مقامی به دست می‌آورد، دیگران از او انتظار دارند، که آن شغل برای آن‌ها یک امتیاز و فایده‌ای نیز داشته باشد. این در فرهنگ ایلی ایران نهفته است.

[سرطان اجتماعی فساد نوشته پروفسور فرامرز رفیع پور]


علاوه بر عوامل ساختاری نظیر ضعف در کنترل بیرونی و برخی عوامل ناشی از توسعه، عوامل دیگری نیز وجود دارند که نقش به سزایی در زمینه‌سازی و گسترش فساد بازی می‌کنند. این عوامل که می‌توان از آن‌ها به عنوان عوامل زیربنایی یاد کرد، عواملی هستند که ریشه در لایه‌های زیرین فرهنگ اجتماعی ایران داشته و در طول زمان در جامعه ایرانی به عنوان یک فرهنگ پذیرفته شده‌اند. یکی از مهم‌ترین این عوامل که علاوه بر زمینه‌سازی فساد خود نمونه بارزی از فساد است و جایگاه ویژه‌ای نیز در نظام فرهنگی ایران دارد، فرهنگ قومی یا به اصطلاح فرهنگ ایلی است که سبب ترجیح منافع گروهی و خانوادگی به منافع اجتماعی و ضایع شدن منافع جمعی می‌گردد. باید توجه داشت به شکل طبیعی این‌گونه فرهنگ‌های فاسد سبب فرهنگ شدن فساد می‌گردد و همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، فرهنگ شدن فساد بیشتر از هر عامل دیگری سبب گسترش فساد می‌شود؛ زیرا در صورت فرهنگ شدن فساد، علاوه بر این که فساد به امری معمول تبدیل می‌شود که همه آن را انجام می‌دهند و به اصطلاح قبح فساد ریخته می‌شود، از انسان این انتظار نیز می‌رود که آن کار فاسد را انجام دهد و این‌گونه انتظار و فشار از جانب دیگران که معمولاً قوی‌ترین نوع فشار بر روی افراد است به علاوه نبودن موانع مناسب به راحتی سبب بروز فساد در تمام سطوح جامعه به عنوان امری معمول می‌گردد.


[فرهنگ مثل هوایی است که تنفس می کنیم، و معمولا ما هوایی را که تنفس می کنیم نمی بینیم و به آن توجهی نداریم. ولی باید توجه کرد وگرنه هوای آلوده همه مان را به کشتن خواهد داد.]


  • ۹۷/۱۰/۱۱
  • Osfur

نظرات  (۴)

  • سراسر گنگ
  • حل همه چی از دین میگذره
    پاسخ:
    پیدا کردن سنن الهی و تلاش برای حل مفاسد اجتماعی به واسطه اون ها هم یه جور گذر از دینه لابد.
    ولی خب اگه منظورت از دین چیزیه که به عنوان علوم دینی در حوزه ها تدریس می شه، گمونم نکنم کفایت کنه و اقلا اونها هم نیاز به اصلاح و نگاه های کلان تر و مسئله محور دارن
    سلام چند تا تعبیر ذهنمو به خودش مشغول کرده:
    پایبندی سخت به عوامل فرهنگی اصلی عقب افتادگی در ادامه توضیح فرهنگ ایلی
    و همینطور در همین راستا بیان این مساله که اینگونه فرهنگ های فاسد سبب فرهنگ شدن فساد میشن، یعنی به زعم هر دو نگارنده فرهنگ ایلی فرهنگ فاسدیه، که سبب فرهنگ شدن فساد و بالتبع عقب افتادگی میشه!!!!

    نمیدونم، گزاره ها، و پیشفرض های ذهنی و پذیرفته شده مطلب اونم بدون هیچ استدلال متقن و مشخصی چطور به نتیجه مطلب میتونه ختم بشه!!!

    بنظرم استدلال این مطلب از پایه غلط و بی اساسه، بنابراین نتیجه ای که گرفته نتیجه غلط و نادرستیه

    شما پارتی بازی و رانت رو نتیجه فرهنگ ایلی میدونین، در حالی که اصلا اینطور نیست، این مفسده فرهنگی معلول علل مختلفیه که خفیف تربن اون علل ممکنه فرهنگ ایلی باشه و از طرفی علل بسیار بااهمیت ترش از زیاده خواهی، حرص و حسادت ناشی میشه و اساسا در غالب موارد مفسده مورد اشاره فرهنگ ایلی نقشی نداشته

    از طرفی فرهنگ ایلی هویت هر قوم و ملتیه، این فرهنگ ایلی که در کلان میشه به ملی گرایی و ناسیونالیسم تعبیرش کرد، جزو ارکان دوام و قرار هر جامعه ایه و اینکه با یه استدلال کاملا ناوارد بخوایم این هویت رو دچار خدشه کنیم بنظرم اگر از روی خیانت نبینیم دستکم نشون دهنده ناآگاهی ماست.
    ببخشید اگه جسارتی کردم
    پاسخ:
    و علیکم السلام

    ابتدا اینکه فساد تنها یک عامل نداره و در ابتدا متن دوم هم گفتم که این تنها یکی از عوامل اونه. البته فرهنگ ایلی از دسته عوامل فرهنگیه و عوامل فرهنگی جز موثرترین، ریشه دارترین و همینطور نامحسوس ترین دلایل فساد هستن.

    اما درباره اینکه فرهنگ ایلی آیا فساد خیزه یا نه؟
    صد در صد هست! انسان ها در گروه های مختلفی عضو می شن که خانواده و ایل و تبار یکی از اوناست اما این گروه در دل یک گروه بزرگ به نام جامعه تعریف می شه. اگه افراد نسبت به گروه کوچیک تر تعلق بیشتری داشته باشن در نتیجه به دنبال منافع اون گروه خواهند بود و در صورت تعارض منافع گروه کوچک با گروه بزرگ، منافع گروه کوچک رو ترجیح می دن. حالا سوال اینجاست وقتی این اتفاق بیافته و تعداد بی نهایتی از گروه های کوچک صرفا به دنبال منافع خودشون باشن، اونوقت چه چیزی از همبستگی و انتظام در اون گروه بزرگ تر باقی می مونه؟ البته باید توجه کرد که قدرت گروه های کوچک تر در فرهنگ ایرانی اگر نگیم عامل تضاده بین اجتماع میشه، زمینه مناسبی برای تضاد رو ایجاد می کنه که تضاد بین اقوام یکی از گونه های کوچیکشه!

    ضمنا هویت ملی همون احساس تعلق به گروه بزرگتره در حالی که هویت قومی احساس تعلق به گروه کوچیک تر و گمونم معلوم شد که اینا نمی تونن زیادی با هم مسالمت آمیز در حد بالایی باشن! و معمولا افزایش هویت قومی و افزایش قدرت گروه های کوچک سبب تضاد و تضعیف قدرت و همبستگی گروه بزرگتر میشه.
    این ریشه‌یابی ریشه‌یابی دقیقی نیست.
    بنده در قومیت‌ها حضور نداشته‌ام و تصویر درستی از آن ندارم.

    ولی یک نکته‌ی صحیح و کاملا درستی در صحبت شما بود.
    این که سود شخصی یا سود خانوادگی یا سود قبیله‌ای و یا سود جناحی را به کشور و منافع ملی ترجیح بدهیم. (یعنی در اصل سود هر مرتبه را به مراتب بالاتر ترجیح بدهیم)

    البته منفعت را اگر درست طرح نکنیم بحث منحرف می‌شود.
    محوریت سود و منفعت اگر با حق و حقیقت و نظام الهی متضاد دربیاید کدام باید ارجحیت داده بشود؟
    البته جواب این سؤال روشن است. محوریت با حق است. البته بحث این جا نبود.


    اما حس نمی‌کنم که این فرهنگی در ایرانی‌ها متضاد منافع ملی بوده باشد. حداقل تجربه‌ی پنجاه ساله ما این را نشان نمی‌دهد.
    همراهی قبایل با دین و ولی به حق مثل پیامبر یا امام جامعه می‌تواند هم‌افزایی بالایی به وجود بیاورد.
    همین طور که قریب به پنجاه سال است که شاهد چنین هم‌افزایی‌ای هستیم.



    البته الان مثل جوامع غربی داریم فردگراتر می‌شویم و از این ناحیه ضربه می‌بینیم.
    پاسخ:
    منظور از تضاد منفعت چیزی در این حد است که مثلا تو وقتی همشهری ات را توی صف اداره ای که در آن کار می کنی ببینی روی شانه اش بزنی و بگویی بیا کارت را  بدون نوبت راه بیاندازم. یا اگر سمتی داشتی بدون این که احساس بدی داشته باشی کار دوستانت را راحت تر راه بیاندازی در حالی که منفعت ملی در رعایت قانون است!

    بحث حق در اینجا تا حد زیادی مطرح نیست، چون همیشه محوریت سود حق و منفعت نیست، البته با دید کلان شاید بشود اینطور هم در نظر گرفت ولی عموما در سطح چامعه اینطور نیست چون راه انداختن کار یک همشهری اصولا ناحق به نظر نمی رسد!

    گمانم نیاز باشد مشاهدات خودتان را کمی دقیق تر کنید، در آن صورت ضربه های مهلکی را می بینید که این فرهنگ به پیکره جامعه ما وارد کرده است، که مثال کلان آن جنگ میان نمایندگان مجلس برای برداشتن سهم بیشتر از بودجه برای حوزه انتخابی شان است.

    و در آخر باید این تصور که جوامع غربی فرد گرا هستند را کمی اصلاح کنید، مگر این که ترجیح قانون به روابط خانوادگی را که در غرب رایج است عملی در راستای فردگرایی و منفی تلقی کنید.
  • سراسر گنگ
  • مسلما منظورم دومی نیست .

    بیشتر تو بلاگت بنویس .
    پاسخ:
    خب ما هم کار دینی می کنیم لابد اگر نگن باید برید حوزه مجتهد بشید و در سن پنچاه، شصت سالگی تازه به مسائل و مشکلات کشور بپردازید.

    ان شالله
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">