عصفور

عصفور

به هرحال فکر می کنم فارغ از علاقه، هر انسانی به نوشتن و جایی برای نوشتن نیاز داشته باشد.
اینجا، برای من همان است.

*عصفور گنجشک است، همین قدر فراوان، همینقدر مفت، اما آیا همیشه هرچیز فراوانی بی‌ارزش است؟

آخرین مطالب

کوری

سه شنبه, ۲۱ آذر ۱۳۹۶، ۰۶:۲۵ ق.ظ

دستمو روی چشماش فشار دادم و گفتم: الآن چی می‌بینی؟به نظرت یه آدم کور همه چی رو سفید می‌بینه یا سیاه؟

-فکر کنم سیاه میبینه!

-تو الآن چه رنگی میبینی؟

-سیاه.

-یه آدم کور که از بچگی کور بوده،  همه چی رو سیاه می‌بینه؟

-آره.

-اون میدونه سیاه چه رنگیه وقتی تاحالا سیاه ندیده؟

-...

-رنگ چیه؟

-خب یه چیزی قرمزه، یه چیزی آبی، یه چیزی...

-برای من که هیچوقت رنگ أبی رو ندیدم چطوری میخوای بگی آبی چیه؟

-خب...

-من مثلا میگم، سرده مثه آب خنک، عمیقه مثل آسمون صاف تابستونی.

-آها! من میگم مثه دریاست.

-خب کسی که از اول کور بوده، مگه دریا دیده تا حالا؟

-خب نه.

-چه رنگی می‌بینی پرونه.با دستم رو چشاتو گرفتم؟

-نمیدونم.

-یه کور که هیچ وقت ندیده چه رنگی می‌بینه؟

-نمیدونم

- رنگ چیه؟

-راستی داداش، یه آدم کور واقعا هیچی هیچی نمی‌بینه؟

-...


+از مکالمه های دیوانه‌وار و گاه طولانی منو احمدرضا که بعضی وقتا چنان کلافش می‌کنه که بحثو عوض میکنه یا در میره.

++به بهانه ملاقات با خودکار فروش کور بی آر تی، که وقتی کمکش کردم اتوبوسش رو عوض کنه میخواستم عوضش کلی سوال پیچش کنم. که دلم نیومد، یکجورهایی خجالت کشیدم...

+++پرسیدم اتفاقی افتاد اینطوری شده، یا از اول همینطور بود؟ همانطور که نگاه از جلو بر نمی‌داشت، زمزمه کرد، از اول، از اول اینطور بود.

++++نماز جماعت‌های اتاق هی روز به روز شلوغ تر میشه، و چه حس خوبی داره...یجورایی خوابو از سر آدم می پرونه.

+++++از این کم خوابی ها به نظرت جون سالم به در میبرم؟




 

  • ۹۶/۰۹/۲۱
  • Osfur

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">