عصفور

عصفور

به هرحال فکر می کنم فارغ از علاقه، هر انسانی به نوشتن و جایی برای نوشتن نیاز داشته باشد.
اینجا، برای من همان است.

*عصفور گنجشک است، همین قدر فراوان، همینقدر مفت، اما آیا همیشه هرچیز فراوانی بی‌ارزش است؟

آخرین مطالب

بیاییم مختصرا مرور کنیم:

صبح از خواب بیدار می شویم و روبرویمان این خبر را می بینیم؛ بنزین 3هزار تومانی! به همین راحتی بنزین سه برابر شده! کی؟ همین چند ساعت پیش! چطور؟ سران قوا تصمیم گرفته اند! چرا؟ کسی جواب نمی دهد.

کمی بعد با بارانی از تیترهای غیررسمی دیگر مواجه می شویم که می گویند قرار است همه چیز به تبع گرانی بنزین گران شود؛ طبیعی هم هست، وقتی قیمت حمل و نقل بالا برود قطعا قیمت کالاها هم بالا خواهد رفت و این یعنی تورم!

مقصر کیست؟ شورای سران قوا چه کسانی هستند؟ رئیس جمهور که منتخب مستقیم مردم است، رئیس مجلس که منتخب مستقیم مردم (با کمی تسامح) است باز و رئیس قوه قضاییه که منتخب رهبری؛ «مقصر مردمند؟!» نه خیر! دست همه گویا توی یک کاسه است، تیتر گنده ای جلوی چشممان می آید؛ رهبری هم که شورای سران قوه ابتکار خودش است «از این تصمیم حمایت می کند». تمام شد رفت!

همه نگران می شویم، به شدت هم عصبانی هستیم، به ما توهین شده.

باید اعتراض کنیم! قطعا باید اعتراض کنیم!

حالا ما داریم با باران اخباری مواجه می شویم که می گویند کجا و چطور اعتراض کنید و ما اعتراض می کنیم.

این داستان ماست.

 

حالا بیایید بررسی کنیم:

اقتصاد کشور چندسالی است دچار مشکلات جدی و تنش های متتعد است و رئیس دولت که منتخب مردم است با ادعای داشتن اختیارات محدود از پاسخگویی طفره می رود. ایشان نمایند 24میلیون ایرانی است و سکان هدایت اقتصاد کشور را مستقیما در اختیار دارد. حالا باید چه کرد؟ طرفداران رئیس جمهور هم اختیارات ایشان را محدود می دانند. ایشان درخواست اختیارات بیشتر می کند تا شرایط اقتصاد کشور را به جایگاه مطلوب برساند؛ رهبری با توجه به اختیاراتش در تنظیم روابط میان سه قوه (بند هفت اصل110 قانون اساسی)، شورایی متشکل از سران قوا به ریاست رئیس جمهور تشکیل می دهد تا در آن با هماهنگی رئیس مجلس و رئیس قوه مقننه، رئیس جمهور بتواند در زمینه مسائل اقتصادی قانون گذاری کند! بله رئیس جمهور قانون گذاری کند! (صحبت های یکی از نمایندگان در این باره را بخوانید) تا اختیارات رئیس جمهور آنقدر باشد که بتواند ارز 4200 مسافرتی را قطع کند، کالاهای ضروری را مشخص کند و... این داستان یک سال پیش است، بهار 97. (ببینید!) کسی مخالفتی ندارد، مصوبات این شورا مشکلی ایجاد نمی کند و نمایندگان مجلس هم با تصمیمات این شورا مشکلی ندارند، چون اولا رئیس مجلس به نمایندگی از آن ها حضور دارد، ثانیا آن ها معمولا از طیف خود آقای روحانی اند.

رهبری هم قول داده که از تصمیمات این شورا حمایت کند؛ همانطور که همین دیروز گفتند: «اگر سران سه قوّه تصمیم بگیرند، من حمایت میکنم. من این را گفتم، حمایت هم میکنم... زمان امام (رضوان‌اللّه‌علیه) (دولت های زمان امام را یک مروری کنیم(:) هم همین جور بود؛ یک کارهایی را مسئولین، سران سه قوّه تصمیم میگرفتند و اجرا میشد، حالا هم همین جور است.» (متن کامل را یکبار بخوانید)

خب این داستان این شوراست و می بینید چندان هم عجیب نیست و با فهمش مسائلی روشن می شود که که گفتنشان حوصله سربر است.

اما مسئله دیگر، تیترهایی است که مدام می بینیم. چه کسی این تیترها را سامان می دهد؟ چه کسی می گوید با گران شدن بنزین به خاطر بالا رفتن کرایه ها همه چیز گران می شود در حالی که حمل نقل کلان ما به وسیله گازوئیلی است که قیمتش دست هم نخورده؟ چه کسی می گوید باید کجا، کی و چگونه اعتراض کنیم؟ حالا می فهمید جنگ رسانه ای چیست؟ فرض کنید شهر دارد بمباران می شود، پدافند نباید مقابله کند؟ طبیعی است که مقابله می کند، فقط موشک انفجاری طبیعتا با موشک رسانه ای فرق می کند و مقابله با آن هم تبعا فرق می کند؛ اما هر دو مخربند و ویرانی به جا می گذارند و چه بسا ویرانی موشک رسانه ای به مراتب بیشتر است.

خب حالا یک مسئله دیگر، آن هم اینکه چرا اینطور یک تصمیم اوضاع را به هم ریخت؟ درباره خوب یا بد بودن این تصمیم می شود بسیار حرف زد که باید متخصصین بگویند، هرچند به نظر در مجموع ترازو با توجه به بالا رفتن مصرف بنزین، آلودگی هوا، قاچاق بنزین به کشورهای همسایه و... به سمت خوب بودن و ضروری بودنش می چربد اما به هرحال فارغ از این قضیه که البته مردم هم گویا چندان متوجهش نیستند، به نظر دو دلیل مردم را اینقدر هیجان زده کرده است؛ اول پاس گل مسئولین در نحوه تصمیم گیری که بدون توضیح و آنی رخ داد و دوم شوت محکم رسانه های موج سوار که شاید بشود با همین اماره هر دو را توی یک تیم قرار دهیم هرچند سندی در دست نباشد :)

حرف آخر هم این که طبیعتا باید با این تیم متخاصم مقابله کرد دیگر، دومی را باید مسدود کرد که کرده ایم و برای همین من مجبورم اینجا بنویسم و اولی را... اولی را به نظرتان می شود چه کرد؟

 

پ.ن1: حرف زیاد بود و تلاش کردم مختصر بنویسم.

پ.ن2: ضمنا بنزین 3هزار نشده، بنزین 1500 است و 50درصد افزایش قیمت داریم.

 پ.ن3: راستی با قطع شدن اینترنت (هرچند واقعا کار برخی لنگ می ماند مثل کار من) بهتر است به جای به عصبانی شدن و فحش دادن کمی در سبک زندگی هامان بازنگری کنیم، واقعا رسانه بدجور استحمارمان کرده ها:)

 

 

  • ۹۸/۰۸/۲۷
  • Osfur

نظرات  (۴)

  • پوریا قلعه
  • بیا وبلاگمو دنبال کن

    پاسخ:
    چرا باید وبلاگتو دنبال کنم؟

        من زبان انگلیسی می خونم و بفرمایید که بدون دسترسی به منابع انگلیسی زبان چطور می تونم تو سبک زندگیم بازنگری کنم ؟ 

    پاسخ:
    منم همین مشکل رو دارم، کار منم طوریه که الان کاملا فلج شده و کل بچه ها کارشون زمین مونده.
    ولی ما باید انتخاب کنیم و اغلب هم مجبوریم بین بد و بدتر انتخاب کنیم.
    بالاخره کاری نمیشه کرد فعلا.

    عصیفور، خشم تو پستت موج می‌زنه. تو اکثرا نوشتار آروم‌تری داشتی.

    پاسخ:
    هرچند قطعا به خاطر این اوضاع هم هست.
    درست می گی، تغییر کردم!
    یادته گفتم که عوض شدم و گفتی که اینطور به نظر نمیاد؟

    همه دارن حرفای تکراری شبیه هم سطحی می‌زنن و به عمق تصویر نوک‌ بینی مبارکشان می‌نازن.

    +استثنائا بیشتر حرفای شما رو قبول دارم. درضمن ۸۰٪  کار و زندگیم هم به حالت تعلیق اومده ولی هیچ تنشی تو ”سبک“ زندگیم ایجاد نشده. کاملا راحتم. (:

    پاسخ:
    جای تبریک داره که اینقدر مستقلید در سبک زندگی :)
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">