زردی زردآلو و دلتنگی من برای چمشهات
دوشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۷:۰۲ ق.ظ
دنبال درمان رفتن همیشه هم خوب نیست، اصلا این باور که هر چیزی را باید درمان کرد واقعا احمقانه است! هر چیزی که به نظر ما مشکل (problem) است قرار نیست حتما درمان پذیر هم باشد.
فکر کن! زردآلویی که از زردی اش افسردگی گرفته، کجا باید دنبال درمان بگردد؟
اصلا دنبال درمان رفتن گاهی خودش درد مضاعف است، رنج جستن و نیافتن، رنج تقلاهای بیهوده و از آن طرف حسرت غافل شدن از چیزهایی که شاید درمان پذیر بودند؛ و از همه بدتر، امیدهای بیهوده ای که می بندیم.
گمانم بهتر باشد قبل از جستجو برای درمان، درد را کمی بهتر بشناسیم، خودمان را کمی بیشتر.
از خودمان بپرسیم، آیا این تنهایی ها همان زردی زردآلو نیست؟ این دلتنگی ها چطور؟
اینطور شاید راحت تر بپذیریم که گاهی ناگزیر از سازشیم، در خلقت خدا تبدیلی نیست1 و اگر هم بنا به تبدیل است این ماییم که باید مبدل شویم.
و البته که باز هم، اینطور، چیزی حل نخواهد شد!
1.روم-30
- ۹۷/۰۴/۲۵