احساس عجیب بودن میکنم، ضعف در حین قدرت، قدرت در حین ضعف!
هزار بار شنیدهایم انسان موجود عجیبی است اما تا به حال احساسش کردهاید؟
- ۱ نظر
- ۲۶ فروردين ۹۹ ، ۰۴:۱۹
احساس عجیب بودن میکنم، ضعف در حین قدرت، قدرت در حین ضعف!
هزار بار شنیدهایم انسان موجود عجیبی است اما تا به حال احساسش کردهاید؟
نقد برای اغلب ما واژه مقدسی است؛ نقدپذیری صفت انسان های متعالی است و نقاد فردی روشنفکر با نگاهی وسیعی که سره را از ناسره تشخیص می دهد. اما همیشه مفاهیم مقدس بهترین فرصتند برای پنهان کردن پلیدترین نیت ها و نقد غایت این ماجراست. من به عنوان کسی که یک سال در یک موسسه معروف کارشناس بخش کتاب های شعر بودم و منتقدی پرخاشگر، حالا این را می فهمم که نقد در بسیاری از اوقات1 تنها یک واکنش احساسی است برای حفظ وضع موجود؛ سلاحی برای حفاظت از مرزهایمان، برای انحصارطلبی! شاعرها شعر را نقد می کنند تا مبادا از اسلوب های مشخص خارج شوند، فیلم نباید خارج از چارچوب های مرسوم برود و شخصیت های داستان طبق اصول شخصیت پردازی، پردازش شوند. پس به تعبیر دیگر منتقد، خصوصا منتقد هنری ادبی دست انداز رسیدن به نوآوری است. پس چرا باید دست انداز باشیم؟ من از آن موسسه بیرون آمدم، شما هم اگر هنوز نقد می نویسید بهتر است از خودتان خارج شوید.
1. در برخی مواقع قطعا اینطور نیست، مثلا در موضوعات سیاسی ایدئولوژی و تلاش برای انطباق بر آن مسئله اساسی است.
خب آدم جایی می نویسه که مخاطب داشته باشه؛ یعنی معمولا اینطوریه. البته ممکنه کسی بگه که من خودم مخاطبامو میسازم؛ من به همچین کسی تبریک می گم، پشتکار خوبی داره!
من همچین پشتکاری ندارم؛ جایی که مخاطب نباشه مثل اغلب آدما حوصله نوشتن و حرف زدن ندارم؛ دیوونه نیستم که بلند بلند فکر کنم!
تنها چیزی که می تونه منو ترغیب به نوشتن کنه اشتباه بودن این گزاره است که توی بلاگ مخاطب ندارم.